کارآفرین محوری در دانشگاه فنی و حرفه ای ؛
چالشها و راهبردها
علیرضا ولی پور
عضو هیئت علمی آموزشکده فنی شهید بهشتی ارومیه، دکترای شیمی پلیمر
[email protected]
چکیده
در شرائط امروز دنیا دانشگاههای کارآفرین بخاطر توانایی خلق فناوری جزء دانشگاههای نسل برتر محسوب میشود و در این میان هویت سازمانی و سرآمدی دانشگاه فنی و حرفهای منوط به اعتلاء جایگاه آن در عرصه تولید و ارتباط مستمر با صنعت و حرکت در مسیر کاربردی سازی آموزشها، فراهم آوردن بسترهای منجر به کارآفرینی و میزان اثربخشی آموزه های آن در تحقق اقتصاد دانش بنیان میباشد. نظر به نقش محوری زیرمجموعه مدیریت آموزشی دانشگاه در این مهم، تدوین موارد لازم که بتواند نیازهای محتوائی مخاطبین را برآورد کند، ضرورتی است راهبردی. جهت اتخاذ راهکارهای عملی قابل اجرا، در این مقاله چالشهای آموزشی عمده مراکز تابعه دانشگاه بررسی گردیده و حیطه های عملیاتی، راهبردها و موانع دستیابی تمام افراد مرتبط با فعالیتهای آموزشی در قالب طرح الگوی سازمانی در سه دسته: عوامل اداری و اجرائی، مدرسین و دانشجویان، تفکیک و مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفته است. پرواضح است در جهت دهی به فعالیتهای آموزشی در مسیر کارآفرینی، گروههای آموزشی و مدرسین توان اثربخشی بالائی دارند و به همین علت، چارچوب فعالیتها و فرایندهائی که در شرائط کنونی دانشگاه توسط این دسته میتواند به منصه ظهور برسد با ظرافت بیشتر بحث شده و موارد قابل اجراء توسط مدیرگروه های آموزشی و اساتید راهنما با دقت احصاء گردیده است.
- 1. مقدمه
امروزه جهانی شدن در ابعاد مختلف روند فزاینده ای گرفته و با ابزار فنآورانهاش شیوه های جدیدی از راهبردهای تولید قدرت و ثروت ابداع میکند. در چنین شرائطی ضرورت اقتضاء میکند مجریان مراکز آموزشی دانشگاه فنی با تدارک بستر پویائی و حرکت، ظرفیت لازم جهت دستیابی به راهبردهائی جهت هدایت سازنده افراد بوجود آورند. یکی از دلایل توسعه نیافتگی کشور، فقدان ارتباط دانشگاه با صنعت است و نظر به خلاء راهبردهای توسعه صنعتی کشور و ریشه دار بودن چنین مشکلات و عدم توفیق دفاتر ارتباط صنعت و دانشگاه[لاریجانی، 1393]؛ امروزه راهبردهای کلانی چون" حرکت در مسیر صنعت یار شدن دانشگاه و مشتری گرا کردن علم" در ساختار برنامه ریزیهای کشوری راه یافته است[سایت خانه ملت، 1393]. در چنین شرائطی است که هویت سازمانی دانشگاه فنی وحرفه ای با تدارک زمینه های لازم جهت کاربینی، کارآموزی، کارورزی و کارآفرینی، تربیت تکنسین کاردان و کارآمد [دکتر شفیعی، سایت دانشگاه 1393] شناخته میشود.
نظر به پتانسیلهای نهفته دانشگاه از لحاظ ظرفیت عظیمِ جذبِ استعدادهای مهارتیِ تحصیلی و تدریسی کشور، شایسته است اهتمام مکفی در بسیج امکانات و منابع مالی و انسانی بالفعل و بالقوه دانشگاه با بکارگیری توان لازم برای تدارک زیرساخت لازم، آماده سازی بستر مستعد، فراهم نمودن جَوّ و مسیر مساعد برای گذر از شرائط کنونی به سمت هدف و ماموریت اصلی دانشگاه مصروف داشت. نظر به اینکه نویسنده تجربه زيسته[1] در انواع محیطهای آموزشی و پژوهشی، فنی و حرفه ایِ آکادمیک داشته، اين نگارش از منظر دروني[2] نگاه به مسائل نظام برنامه ریزی آموزشی دانشگاه دارد .
- 2. طرح مسئله
- کارآفرینی در دانشگاههای نسل جدید چه جایگاهی دارد و مولفههای آن در دانشگاه فنی و حرفه ای با چه سازوکارهائی اثربخش میشود؟
- جهت شفاف شدن حدود وظائف و چارچوب فعالیت کلی افراد حاضر در آموزشکده، ارائه کدام مدل از الگوی سازمانی مناسبتر است ؟
- مطابق الگوی ارائه شده، رسالت سازمانی هر فرد فعال در آموزشکده در نیل به اهداف دانشگاه چیست؟
- اثربخشی آموزشی چیست و آموزشهای ارائه شده در دانشگاه چگونه میتواند در جهت کارآفرینی موثر واقع شود؟
- جایگاه مدیریت آموزشی و مدیرگروه های آموزشی در تحقق رسالت دانشگاه کدامست؟
- سازوکارهای مدیریتی لازم جهت موفقیت در مراحل اجرائی چگونه فراهم میشود؟
- 3. روشها و یافته ها
اهداف مورد تاکید مسئولین جدید دانشگاه و تشکیل نشستهای تخصصی پیرامون آموزشها، رشتهها و گرایشهای مورد نیاز صنایع جهت گیری واحدهای درسی مرتبط و مبانی آموزشی آنرا مبتنی بر نیازهای آتی دانشجویان تغییر داده و سیستمهای تشویقی و ابزارهای انگیزشیِ مراکز آموزشی را طوری طراحی میکند که دانشگاه را به سمت ارتباط با صنعت و کمک به حل مسائل اقتصادی کشور سوق داده و به این ترتیب خروجی های دانشگاه، اعم از نیروی انسانی و محصولات تجاری سازی شده در خدمت جامعه قرار گیرد.
امروزه حرکت بر محورهای کاربردی سازی آموزشها و اتخاذ سازوكارهاي مناسب جهت سوق دادن روند جاری فعالیتهای آموزشی به سمت کارآفرینی جزء راهبردهای مدیریت کلان دانشگاه محسوب میشود. در چنین فرایندی آنچه سرمایه گذاریها و تلاشهای بعمل آمده توسط مسئولین کشوری و دانشگاهی را ميتواند اثرگذار كند فراهم آوردن فضای مساعد جهت آگاهی بخشی عوامل آموزشی فعال آموزشکده ها است. گسترش فضائی کلاسها، کارگاهها و آزمایشگاهها و اهتمام لازم جهت ارتقاء دستگاهها و تهیه مواد و تجهیزات ابزاری جدید ضرورتی است اجتناب ناپذیر اما دستیابی به سرآمدیِ مورد انتظار و تبدیل ورودیها به خروجیهای کارآفرین، فرایند عظیمی است که تحقق آن، مدلها و الگوهای مدیریتی کارا و اثربخشتری را میطلبد و عدم عنایت لازم و کافی به این مهم، جز تولید دیگرباره ی مدرک داران ناکارآمد، ره آوردِ دیگری به ارمغان نخواهد آورد. توليد دانشِ مهارت آفرین و تربيت نيروي مورد نياز بازار کار در سایه سار بهره گیری از اسلوبهای مدیریتی و مدلهای آموزشی کارا، حاصل ميشود. بنابراين، براي قرارگرفتن در خطوط منتهی به مقاصد فوق لازم است شرايطي فراهم شود كه مراکز آموزشی با بهرهگیری از مولفه های موثر مدیریتی بتوانند دانشجویان را براي به كارگيري مهارتهای جديد و پذيرش مسئوليتهاي مورد نیاز پرورش دهند.
- 4. فرصتها و پتانسیلها
امروزه حمایت اخیر مسئولین تراز اول مملکتی از دانشگاههای صنعت یار و انباشت بالای نتایج اقدامات و تحقیقات پژوهشهای مرتبط با علم و صنعت و مدیریت در فضای مجازی فرصت مغتنمی برای دانشگاه فنی و حرفه ای فراهم نموده است. این دانشگاه که در واقع افق وسیع ادامه تحصیلِ خیل مستعدان مهارتی هنرجویان است، در چنین شرائطی قادر خواهد بود محیط شکوفائی و بروز استعداد آنان را فراهم نماید و زمینه هائی ایجاد کند تا خروجیهای آن با کسب مهارتهای لازم و جذبه های ماندگار وارد مراکز تجاری و صنعتی کشور گردند. نیاز است فرصتها خوب شناخته شده و برنامه ها هدفمندتر شود. "جهت بخشی لازمه به فعالیتهای آموزشی روزمره" ، کوتاهترین و باصرفه ترین راهبردی است که در این مقطع میتواند موثر واقع شود. چرا که: بنا به تجارب حرفهای بالای مدرسین و فرصتهای کارگاهی- آزمایشگاهی کافی بسهولت میتواند بصورت جهتدار هدایت شود؛ به دیگر سخن؛ در حالیکه پیشینه آموزشی ورودیهای دانشگاه را هنرآموزان هنرستانها تشکیل میدهد، زمینه اداری و تحصیلی همکاران و مدرسین این دانشگاه را تجارب عمیق آموزشی و مانوس بودن با انواع تخصصهای عملی و فنی و اداری پشتیبانی میکند. چنین پتانسیلی نه در ظرفیت سایر دانشگاهها و موسسات آموزش عالی دیگر میگنجد و نه جمیع امکانات سایر مراکز آموزشی، میتواند حائز مخرج کوچک کسری از صورت بزرگ دانشگاه فنی گردد.
- 5. جایگاه کارآفرینی در مراکز دانشگاهی
ویژگی غالب هر نظام آموزشی، در عنوان و نام نسل آن نظام ظاهر میشود. در این دسته بندی، دانشگاههای نسل اول با عنوان دانشگاههای آموزشی، دانشگاههای نسل دوم دانشگاه های پژوهشی-آموزشی و دانشگاههای نسل سوم دانشگاههای کارآفرین و با توانایی خلق فناوری تعریف میشوند؛ برایند کلی نظام آموزشی کشور در سنوات اخیر، نسل دومی بودن را نشان میدهد و سعی دارد هردو رویکرد آموزشی و پژوهشی را همزمان داشته باشد اما در زمینه کیفیت و تعداد پژوهشها و توانایی کارآفرینی معضلات زیادی وجود دارد. یکی از آسیبهای ارتباط صنعت و دانشگاه این است که این ارتباط بیشتر در دانشگاههای نسل سوم(دانشگاههای کارآفرین) صورت میگیرد و معنای واقعی پیدا میکند، هر چند دانشگاههای آموزشی و پژوهشی(دانشگاه های نسل دوم) ارتباطاتی با صنعت دارند و در این نظام دانشگاهها باید دانشجویان را با هدف ورود به صنعت تربیت نمایند تا به صنعت وارد شوند اما نه به معنای وسیع کلمه که امروز در دنیا درباره ارتباط صنعت و دانشگاه مطرح میشود. یکی از حلقههای مفقوده خلاء ارتباط دانشگاه با صنعت؛ فارغ از ویژگیهای صنعت کشوربه درون نظام آموزشی برمیگردد[سایت خانه ملت، 1393]. آنچه که در توان دانشگاه فنی میتواند ظهور و بروز یابد آن است که بسترهائی در مراکز تابعه دانشگاه فراهم شود که مراحل رشد و نزدیکی به صنعت امکان پذیر باشد. فرصتهائی برای تجربه کردن علم در عمل اتفاق افتد و پژوهشهائی که بتواند در صنعت کشور مثمر ثمر واقع شود به منصهی ظهور برسد. جهت رسیدن به چنین سطحی نیاز است مولفه های مرتبط با مقوله کارآفرینی از سطح یک واحد درسی به نظام پژوهشی کارآفرین گسترش یابد تا در بطن چنین نظامی پویائی مورد نظر اتفاق افتد.
- 6. سازوکارهای لازم جهت اثربخش سازی مولفه های کارآفرینی در دانشگاه فنی و حرفه ای
- بسیج پتانسیلهای آموزشکده به سمت جا افتادن فرهنگ کارآفرینی؛
- کارآمدسازی آموزش در بستر پژوهش و واقع شدن برنامههای آموزشی در دل پژوهش بطوریکه خروجیهای فرایند پژوهش بصورت هدفمند در خدمت آموزش قرار گیرد؛ از جمله اینکه در یادگیری زمینه هائی فراهم شود تا مولفه های مطرح در آموزش الکترونیکی و ارجاع به فضای مجازی، پرسش، تفکر، کاوشگری، آزمایش و پژوهش بتوانند نقش خود را ايفا کنند تا دانشجو به توانمندي عملی و مهارتی، تفسیر و قضاوت و پیدایش دیدگاه مقتضی دست یافته و بتواند به حل مشکلات عینی پرداخته و از راه حلهای عملی استفاده کند.
- جهت دهی ساختار مطالعاتی افراد علاقمند به سمت کارآفرینی با مراحلی چون: تمركز مقدماتي(جلب توجه مخاطبان)، شخصي كردن(پيوند محتواي دروس با آینده شغلی مخاطبين)، درگير كردن(شركت فعال و هدفمند) ، تقويت و ارايه بازخورد، انتظارات بازدهي، باورهاي كارآمدي فردي، ظهور و بروز علایق و استعدادهای کارآفرین
- در راستای پیشرفت تحصیلی مشتری محورکردن علم و اخذ پول از صنعت، جامعه و مشتری،
- برقراری ارتباطکاری گسترده با مراکز رشد و پارکهای علم و فناوری؛
- جهت دهی واحدهای درسی متناسب ( مانند دروس کارگاهی و آزمایشگاهی، کارآموزی، اصول سرپرستی، واحدهای انتخابی هر رشته) به سمت پژوهشهای کاربردی در زمینه گره زدن محتواهای آموزشی این دروس با صنایع از جمله منایع و سرفصلهای آموزشی چنین دروسی محصولات تحقیقی با محوریت تجزبه و تحلیل و ترکیب دادهها با هدف نوآوری و در راستای کارآفرینی باشد ( سایت آفریدمان، 1393)
- 7. چالشهای عمده:
- شفاف نبودن حوزه فعالیت اعضای درگیر در فرایندهای آموزشی؛
- عدم تناسب برنامهریزیهای آموزشی جاری با رسالت دانشگاه؛
- روزمره سالاری، مقاومت ( حداقل عدم تمایل) در پذیرش هر گونه طرح، ایده، مدل و الگوهای منجر به تغییر و تحول.
- 8. بحث
امروزه تحقق راهبردهای کلان مدیریت آموزشی، از طریق استقرار جایگاه شایسته جمیع افراد موثر و اتخاذ سازوکارهای نوین مدیریتی میسر است تا " روند راهیابی نتایج پژوهشها به سطوح عملکردهای مطلوب آموزشی" به سهولت بتواند در دسترس عوامل و مجریان برنامه ها قرار گیرد. شایسته سالاری همراه با کاربست ابزارهای مدیریت موثر آموزش [افتخاری و همکاران؛ 1387] درحصول الگوی مطلوب نقش سازندهای دارد. نظر به اهمیت مدیریت اولین چالش مطرح شده( شفاف نبودن حدود فعالیتها) و طراحی الگوی سازمانی مناسب، عموم افراد موثر در هر مرکز آموزشی را میتوان در سه دسته سازماندهی کرد: عوامل اداری و اجرائی، مدرسین و دانشجویان ( طرح1) . هر دسته دارای حوزه اختیارات و وظائف و چارچوب فعالیت بدیهی و مشخص است.
افراد موثر در آموزش:
- تدارک محیط مناسب آموزشی و کارگاهی و بستر لازم برای پیشرفت دانشگاه
- تنظیم برنامه های هفتگی و امتحانی
- علم و مهارت آموزی
- معرفت و ایده پروری
- آموزش و یادگیری
- کسب مهارتهای حرفه ای و سبک زندگی سالم
طرح 1. دستههای اصلی هر مرکز آموزشی
8-1. عوامل اداری و اجرائی :
8-1-1. حوزه کاری: با توجه به اینکه کلیه زمینه سازیهای مربوط به آموزش دانشجویان از ثبتنام، انتخاب واحد و تدارک ملزومات آموزشی گرفته تا اخذ مدرک تحصیلی، در حوزه کاری عوامل اجرائی و اداری اعم از رئیس، معاونتها و کارشناسان است، محدوده کاری آنان بطور خلاصه با عبارت " تدارک الزامات" مشخص میگردد.
8-1-2. موانع: برخی آسیبها و مشکلات، مانع دستیابی به راهبردهای فوق میگردد. فعالان اداری-آموزشی در برخی موارد بر اساس همان رویکردهای قبلی( که مع الاسف به حالت نهادینه درآمده)، مشغول خدمت هستند. تمایل به ادامه وضع قبلی و عدم وجود بسترهای تحولبخش لازم جهت دستیابی به یک "نگرش علمی مطلوب" ، کیفیت آموزشهای دانشگاهی را آنچنان متلاشی نموده که برای حیات دیگربارهی آن به "حاکمیت رویکردهای ارزش مدار سازمانی" نیازی اساسی احساس میشود. موضوعات عمده مبتلابه اعضای این دسته عمدتا ناآشنائی آنان با حوزه کاریشان نیست بلکه گرفتار شدن در دامن برنامههای روزمره و "عدم تدارک فرصت آشنائی کوتاه حتی با مفاهیم ابتدائی فرهنگ سازمانی" باعث گردیده ضرورت دستیابی به یک دیدگاه دانشگاهی شایسته، احساس نشود.
8-1-3. راهبرد: افراد تلاشگر این دسته کافی است یکی از کلیدواژههای مرتبط را در یکی از سایتهای جستجو وارد نمایند دنیائی از اطلاعات و مقالات بسیار مفید کاربردی در هر سطح مورد نیاز از مبتدی گرفته تا سطوح بین المللی با عبارات ساده و قابل فهم با گسترهی وسیعی از مفاهیم "مدیریت و فرهنگ سازمانی" را در اختیار مخاطب قرار میدهد. جهت فراهم شدن فرصتی برای دستیابی به چنین راهبرد سهل الوصول، انتقال آموزه های ضروری و کاربست سازمانی آن، آمیزه ی بهینه ای از رویکردهای مدیریتی کارا میتواند توان لازم جهت عبور موفق از چنین موانعی را فراهم نماید.
8-2. دسته اساتید و مدرسین: نظر به نقش بی بدیل اساتید و مدرسان، بواسطه نفوذ معنوی و درگیری تنگاتنگ با دانشجویان، رسالت اصلی علم و مهارتآموزی، بسترسازی لازم جهت کاربینی، کارورزی، کارآموزی و در نهایت کارآفرینی، معرفت افزائی، ایده پروری، هدایت و باروری؛ در کارویژه این دسته میگنجد. قویترین شیوه نامه ها، به روز ترین سرفصلها و غنی ترین محتواهای آموزشی، موثرترین راهبردها و پیشرفته ترین متد مدیریتی بدون تایید، تصدیق و بکارگیری آنها توسط مدرسین، محکوم به ضایع شدن است. از طریق تلاشها و دغدغههای مدرسین است که جریان یادگیری در گسترهی وسیعی به کرانه آینده تحصیلی، شغلی و سرنوشت کلیه دانشجویان معنی و مفهوم پیدا میکند. پرواضح است آموزش در قالبهای قبلی و سنتی نمیتواند راهبرد موثری جهت تحقق اهداف دانشگاه باشد. نیاز است متناسب با ادبیات روز دنیا ، مقتضیات و مطالبات اجتماعی- فرهنگی کشور و جو پذیرشی دانشجویان، شیوه بهینه آموزش را اتخاذ نموده و فضائی متناسب با نیازهای علمی و مهارتی دانشجویان طراحی نمود. "حفظ و ارتقاء روحیه و انگیزه مدرسین" ، راهبردیترین فرایند مدیریتی است که در شرائط کنونی میتواند موثر واقع شود.
8-2-1. موانع
آنچه که امروزه در كلاسهاي درس میگذرد عمدتا ارائه تکراری محتواهای درسی در قالب همان سرفصلهای قدیمی است با محوریت نمره و مدرک گرائی و مع الاسف دستیابی به مهارتهای ضروری حرفه ای برای ارائه آموزشهای مورد نیاز دانشجویان در "دستورِکارِ برنامه ها و تصمیمات مدیرتی"، جایگاهی ندارد. عوامل متعدد باعث گردیده رسالت سازمانی این دسته، که همانا منطبق کردن آموزش با پژوهش در راستای اهداف موکد دانشگاه است کاملا به حاشیه راندهشود و اگر انگیزه ای هم کارساز باشد آنچنان کوبیده میشود که دیگر جسارت عرضه اندام پیدا نکند. زماني كه بحث آموزش و تربيت مطرح ميشود هدف غائی، کمالیابی و هدايت عموم دانشجويان است و دستیابی به این مهم با آموزشِ در بسترِ پژوهش با تدابیر مدیریتی و فضای فرهنگی مساعد میسر است. " بسترها و راهبردهائی لازم است که طی آن مدرسین بتوانند رسالت خود را ایفا نموده و در ابعاد مختلف عموم دانشجويان را هدايت كنند". از دیگرسو، يكي از ويژگيهای جهان امروز پيشرفت سرسام آور علوم و فنون و اطلاعات است. علوم و فنوني كه جوامع ناچارند از نتايج آن بهرهمند شوند. کلاسهای درس بهترين محل براي بكارگيري نتايج حاصل از پيشرفتها است. در حالیکه فاصله زیادی بين فضای آموزشی و اين پيشرفتها وجود دارد و فرصتها در حال از بین رفتن.
8-2-2. راهبردهای مقتضی: با عنایت به نقش تاثیرگذار این دسته و نظر به ارتباط تجربه زیسته حرفهای نویسنده با ابزارهای لازم در بهره برداری از فرصتها، محوریت اصلی مقاله به تشریح راهبردهای آموزشی تخصیص یافته و موثر واقع شدن آن منوط به کیفیت مدیریت حین فرایندهای اداری، کارگزینی و اجرائی است. دستيابي به نتايج بهتر و بزرگتر از آنچه را كه یک مدير یا مدرس بهتنهايي ميتواند بهدست آورد با تعاملات و ارتباطهای اثربخش میسر است. بسترسازی جهت برقراری ارتباط موثر در هر فرصت مانند جلسات، برخوردهای اتفاقی و نشستهای عادی و خودمانی. زمینه سازی در جهت بخشی موضوعات مورد علاقه و نیاز مدرسین به سمت کارآفرینی. چنانچه همکاران در محیطهائی كاركنند كه بتوانند براحتی انديشه هاي خود را مطرح سازند، راهبردهای مفیدی عاید میشود. گرچه ممكن است برخي لغزشها روي دهد ولي با تدابیر مدیریتی سرجمع تلاشها میتواند منجر به اثربخشی فرصتها گردد. برای اثربخشی فرصتها، هم افزائی و همگرائی در برنامه ریزیها، ایجاد سیستم بهرهوری فکری – بارش مغزی و تصمیمگیری در موقعیت ، ایجاد فرهنگ مشورت، مدیریت دانش و تسری دغدغههای کاری هم حرفهایهای قابل دسترس در فضای مجازی و حقیقی جهت اتخاذ راهبرد مقتضی، طراحی ساختار تشکیلاتی و سازوکار متناسب با اهداف، به کار گرفتن نظرات اثرگذار و تجارب و تلاش برای پیگیری و اجرای مصوبات، قرار دادن تمرکز فکری و فعالیتهای عملی همدیگر در جهت اطمينان يافتن از کاربردي بودن آموزشها، بسترسازی محيط کاري براي پشتيباني از بکارگيري مهارتهاي جديد، حفظ و نگهداري از نتايج يادگيري موجب دستیابی به" قدرت بالای حل نظام مند تنگناها و معضلات آموزشی" گردیده، با موفقیت در مدیریت ریز موارد و راهبردهای مطرح در ادامه مقاله، چشم اندازهای مطلوب دستیابی به اهداف محقق میشود.
منابع درسی و مدیریت آن: در دروس گوناگون رشته هاي مختلف دانشگاه فنی ، معمولا كمتر منبع علمي ميتوان يافت كه انطباق كامل با سرفصلهاي مصوب ( حتی سرفصلهای قدیمی) داشته باشد و در صورت موجود بودن هم با عنايت به تاريخ گذشته بودن آنها و تغییر سریع ادبیات فنی ، با توانمنديها و نيازهاي روز دانشجويان تناسب قابل قبولی ندارند بنابراين نقش مديريت علمي كلاس درس، بهره مندی مقتضی از شیوههای مختلف آموزش الکترونیکی و استفاده موضوعي و بهره برداری ارجاعی از منابع حقيقي و مجازي بسيار پراهميت ميشود تلاش موثر براي بهرهمندي از منابعي با محتواي غني را میطلبد.
ملاکهای انتخاب منبع: تطابق با سرفصلها ؛ استاندارد بودن؛ دقت و اعتبار ؛ كيفيت؛ امكان لازم جهت تشخيص و تصحیح اشتباهات؛ سودمندي؛ كفايت؛ ارتباط با دروس دیگر؛ پاسخ به نيازهاي دانشجویان؛ ثبات محتوا و روش؛ انسجام و ثبات دروني؛ وضوح و روشني؛ در راستای اهداف دانشگاه بودن ؛ تازگي و به روز بودن؛ توازن؛ سازماندهی اطلاعات جهت بازیابی ؛ اجتناب از بروز اختلال در امر تدريس ازطريق پيش بيني مشكلاتي كه دانشجویان با آن مواجه مي شوند.
بهره برداری از سطوح مختلف آموزش الکترونیکی: در جهان امروز شیوه های نوین آموزش الکترونیکی، در واقع انقلابی بزرگ در کیفیت آموزشها بوجود آمده است. آموزش الکترونیکی تجربهای جهانی است که در بیست سال اخیر سیاستهای عملیاتی آن به صورت قوانین مدون در آمده بنابراین استفاده از این تجربیات و قوانین بسیار مفید است. تبیین راهبرد مناسب و هدفمند در فضای مجازی برای دانشجویان و بستر سازی لازم جهت بهره برداری صحیح از امکانات گسترده حوزه دیجیتال رویکردی است اجتناب ناپذیر. امروزه توسعهیافتگی این بخش به قدری پیشرفت داشته که برای رسیدن به آن زمان زیادی لازم است اما می توان با جهت دهی به فعالیتها روند دستیابی به اهداف را تسریع کرد. اگر دانایی را عین توانائی بدانیم ، جوامعی به توانایی و خود باوری خواهند رسید که زیر ساخت مناسبی را برای سیستمهای آموزشی خود انتخاب و بر همین اساس حرکات هدفمند و سیستماتیک آموزشی را با تأکید بر عناصر متفاوت موجود در یک سیستم آموزشی، آغاز نمایند. آموزش های الکترونیکی فرصت مناسبی بوجود آورده تا قادر باشند آموزش های فراگیر و مبتنی بر آخرین فنآوری های موجود آغاز نمایند. تجارب بدست آمده از آموزشهای الکترونیکی بمراتب گسترده تر از تجارب آموزشی بدست آمده در یک کلاس درس سنتی است. آهنگ فراگیری در سیستم های آموزشی الکترونیکی از یک روند مشخص و سیستماتیک تبعیت کرده و مخاطبان خود را با هر نوع سلیقه و گرایش بسرعت جذب می نماید. آموزش های الکترونیکی رمز موفقیت خود را در شیوه ارائه، نوع محتویات و توزیع (عرضه) مناسب می دانند. در آموزش های الکترونیکی از اغلب مسائل موجود در آموزش های سنتی نظیر: سخنرانی های یکطرفه ، تعامل و ارتباط ضعیف با فراگیران، اجتناب می گردد. با استفاده از نرم افزارهای مربوط به سیستم های آموزش الکترونیکی می توان بسرعت محیط های آموزشی مؤثر و کارآ را با بهره گیری از عناصر متفاوت آموزشی ایجاد کرد. ارجاع دانشجو به پایگاههای دانش، تالارهای گفتگوی مجازی، آموزش نامتقارن ( خودآموزی دانشجومحور با CD، اینترنت و ...) . در صورت ضرورت و تشخیص میتوان به همراه آموزشهای الکترونیکی از برخی روش های سنتی نیز استفاده کرد[شبکه اینترنتی آفتاب، 1393]
ارزيابي اثربخشي آموزش يعني اينكه تاحدودي تعيين كنيم آموزشهاي انجام شده تاچه حد در ايجاد نگرش لازم و مهارتهاي موردنياز آتی دانشجویان مفید واقع شده است. تعيين نتايج قابل مشاهده در اثر آموزشهاي اجراشده، تعيين ميزان انطباق رفتار با انتظارات، تعيين ميزان توانايي هاي ايجادشده در دانشجویان جهت دستيابي به اهداف.
ارزشیابی
کنترل کیفیت ارزشيابيها از راهبردهای کلیدی مدیریت گروههای آموزشی است و هدایت فعالیتها در مسیر درست با ارزشیابی مطلوب امکان پذیر است. طراحی ارزشيابي با محوریت کارآفرینی نفش اساسی در جهت بخشی آموزشها دارد . تدریس قوی با ارزشيابي ضعيف باعث هدررفتن زحمات بعمل آمده میشود. سرمايهگذاري گروههای آموزشی در اين زمينه از اهم موضوعات است. ارزشيابي، محصول آموزش و نوعي يادگيري است و اگر دانشجويي كه درس خوانده احساس كند در راستاي ارزشيابي زحماتش به هدر نرفته و با آن كه درس نخوانده واقعا تفاوت وجود دارد عدالت بهتري برقرار خواهد شد و انگيزه بيشتري در آنان بوجود خواهد آمد. حفظ ابهت برنامه و ارزشيابي اهميت بالائي دارد ، اگر مدرس آمادگي كافي نداشته باشد، و تنظيم شفاف سؤالات، زمان مناسب، تايپ سوالات و همچنين گويايي مطالب رعايت نشود قطعاً دانشجو متضرر خواهد شد.
لحاظ میزان تمرکز دانشجو سرکلاس، سطح فعاليتهاي خارج کلاس، رویکرد کارآفرین محوری دانشجو در طول ترم در نمره نهائی؛ اثربخشی آموزش را بدنبال خواهد داشت. امروزه در مراكز آموزشي مهم دنيا، شيوهي «پرونده فعاليت دانشجويي» جاي آزمونهای قبلی را گرفته و به اين ترتيب آزمونهاي سنتي جايگاه خود را از دست دادهاند. بدیهی است چنانچه دانشجو با حضور بی تفاوت و صرفاً با تكيه بر حافظهي شب امتحانی و طی یک آزمون دروس را پاس کند، بر مشکلات ناگوار جامعه فارغ التحصیل کنونی خواهد افزوده خواهد شد . اگر قبولی در واحد درسی با شرط حداقلی حضور فعال در برنامه ها و بهره بردن از آموزشها امکان پذیر باشد اهرم نمره اثرگذارترین مولفه جهت بخش، خواهد بود. " در میان انواع ارزشیابیها ، ارزشیابی عملکردی یا ارزشیابی مبتنی بر عملکرد میتواند متناسب با سرلوحه کارآفرین محوری دانشگاه فنی میباشد" .
ارزشیابی عملکردی یا ارزشیابی مبتنی بر عملکرد فعالیت محور
این روش مستلزم قضاوت در باره مجموعهای از فعالیتهای دانشجو در بازه نیمسال تحصیلی است تا دانش، مهارتها و عادتهای کاری را به گونه ای معنادار در انجام تکالیف به کار ببرد. مراحل بکار گیری آزمونهای مبتنی بر عملکرد به شرح زیر است:
الف) تعیین هدف از آزمون مبتنی بر عملکرد: برای سازماندهی آزمونی خوب، باید هدف آنرا بطور شفاف تعیین کرد. از این طریق میتوان در باره نوع تکلیف یا فعالیتی که برای آزمون مناسبند، تصمیم گرفت.
ب) انتخاب تکلیف یا فعالیت: تکلیف یا فعالیت باید برای دانشجو روشن و به دور از ابهام، برانگیزنده، چالشانگیز و در عین حال قابل دستیابی و اجرا باشد. به این معنا که دانشجو با کوشش و تلاش بتواند از عهده ی انجام آن برآید. به این منظور باید عواملی مانند زمان مورد نیاز برای انجام تکالیف، در دسترس بودن منابع و امکانات ، چگونگی کسب اطلاعات مورد نیاز و کیفیت عملکرد دانشجو مورد توجه قرار گیرد.
ج) تعریف ملاکهای موفقیت: بعد از تعیین تکلیف یا فعالیت، نیاز است ملاکهائی را که نشان دهندهی موفقیت دانشجو در انجام تکالیف یا فعالیت مورد نظر است، تعیین کرد. به این منظور:
- عملکرد مورد سنجش را باید بطور شفاف تعریف کرد؛
- جنبه های مهم عملکرد یا بازده کار را فهرست کرد؛
- ملاکها را باید طوری تعیین کرد که قابل مشاهده باشد؛
- از همفکری سایر دانشجویان استفاده کرد؛
- از کاربرد کلمات مبهم و گنگ خودداری کرد؛
- ملاکها را بر پایهی ترتیب مشاهدهی آنها تنظیم کرد.
د) تهیه مقیاس درجه بندی عملکرد: برخلاف روشهای مرسوم، آزمونهای مبتنی بر عملکرد بازپاسخ است یعنی پاسخ قالبی ندارد؛ بلکه میزان موفقیت دانشجو را در انجام تکالیف نشان میدهند. به این منظور بهرهمندی از مقیاس درجه بندی عملکرد کمک زیادی میکند. دانشجودر چه سطحی توانسته از عهدهی انجام تکالیف برآید.
. آزمونهای کتبی عملکردی: این آزمونها در ظاهر به روش آزمونهای کتبی سنتی اجرا میشود. اما هدف و آنچه که سنجیده میشود صرفا“ دانش نیست، بازده و محصول یادگیری و یا مراحل انجام و فرایند ظهور و بروز عملکرد ارزیابی میگردد. برای مثال وقتی از دانشجو میخواهیم که یک مدل خیاطی را با قلم و کاغذ طراحی کند، یک نقشه فرضی از آنچه که به او گفته میشود بکشد، یک مدار الکتریکی با خصوصیات معین رسم نماید، یک نوع نمودار آماری مناسب برای دادههای ارائه شده رسم نماید و… در پی سنجش ترکیبی از دانش و آگاهی از یک طرف و مهارت و تسلط فرد به موضوع از طرف دیگر هستیم.
آزمونهای عملکردی شناسایی: در این روش دانشجو از طریق شناسایی عیب و اشکال وسیله، توانایی و مهارت عملی خود را آشکار میسازد. این شناسایی ممکن است از طریق گوش دادن به صدای وسیله و تشخیص عیب آن، مشاهده و رؤیت یک نقشه، طرح یا وسیله و تعیین نقص و کاستی آن در صورتی که گویا و شاهد و برگرفته از موقعیتهای عملی، سوال شفاهی در مورد علت برخی اقدامات در حین اجراء ، همگی بیانگر آزمون عملی شناسایی یا تشخیص است.
سنجش عملکرد در موقعیتهای شبیهسازی شده : معمولاً در موقعیتهای آموزشی که احتمال خطر و آسیب جسمی برای فراگیر وجود دارد، وسایل و تجهیزات مورد نظر به تعداد کافی موجود نیست و یا گران قیمت و کمیاب میباشد، نحوه اجرا و فرایند تولید محصول یا فرآورده هدف آموزش و یادگیری است بجای استفاده از موقعیت واقعی از شرایط تصنعی و شبیهسازی شده استفاده میگردد. این موقعیتها هم برای آموزش و هم برای سنجش بکار میرود اهمیت این روش برای آموزش و سنجش مهارتهای خاص در موقعیتهای ویژه است، مانند اقدام در حوادث و بلایای طبیعی سیل، زلزله و آتشسوزی، کمک به مصدومان وخیم در سوانح و… با تدارک موقعیت مشابه، مهارت و توانایی افراد ارتقا یافته یا سنجیده میشود.
. آزمون عملکرد نمونه کار: شبیهترین روش به موقعیت واقعی در زندگی طبیعی افراد، روش نمونه کار است. برای مثال برخلاف روش شبیهسازی که در یک اتومبیل غیرواقعی و شرایط تصنعی رانندگی صورت میگیرد و هدف شناسایی اجزاء اتومبیل و هماهنگی بدن با وسایل است، در روش نمونه کار، فرد مسیری را واقعاً رانندگی میکند و دانش و مهارت خود را در زمینه راندن اتومبیل بطور واقعی نشان میدهد. تعمیر موتور خراب یک اتومبیل به نحوی که پس از تعمیر بدون نقص کار کند، انجام سیمکشی واقعی برق، ترجمه کردن یک متن واقعی انگلیسی به فارسی (یا برعکس)، انجام کامل آزمایش و رسیدن به نتایج، مثالهای این روش است.
8-2-3. موارد قابل اجرا توسط مدیر گروههای آموزشی
1- تشکیل و اداره جلسات گروه و نظارت بر اجرای آئین نامه داخلی گروه ؛
2- ارائه گزارش گروه به شورای آموزشی، پژوهشی و انعکاس مصوبات شورا به گروه ؛
3- پیگیری و نظارت کارهای محوله به هر یک از اعضاء گروه ؛
4- ایجاد هماهنگی و تبادل نظر با دیگرگروه های آموزشی وسایر مراکز در رشته مربوطه و در صورت لزوم پیشنهاد تشکیل جلسات مشترک گروههای آموزشی از طریق شورای آموزش و پژوهشی ؛
5- تامین مدرس جهت دروس رشته مربوطه ؛
6- ارائه برنامه درسی مدرسین به واحد آموزش جهت برنامهریزی نیمسال بعد ؛
7- آگاهی از فعالیتهای مدرسین رشته مربوطه و نگهداری آنها در پرونده مربوط به فعالیتهای آموزشی گروه تا در صورت لزوم در جلسات گروه مورد استفاده یا بحث قرار گیرد ؛
8- بررسی عناوین سرفصلهای مصوب و مطالعه دروس پیش نیاز و هم نیاز آن و اهتمام در برقراری ارتباط لازم بین مفاهیم آنها به منظور ایجاد هماهنگی بین مدرسین مربوطه ؛
9- استخراج نظرات و دیدگاههای مدرسین هر درس در خصوص محتویات سرفصل ، نحوه و مراحل اجرا ، پیشنهادات لازم جهت اصلاح یا تغییرات
10- همکاری مقتضی با واحد کتابخانه و تکنولوژی آموزشی جهت بهره مندی مدرسین و دانشجویان، استخراج آمار منابع در دسترس و مشخص نمودن کمبودها و ارائه پیشنهادات مقتضی؛
11- بررسی منابع مورد استفاده و کیفیت و نحوه بهره برداری مدرس مربوطه و میزان توانائی بهره مندی از آنها در فضای کلاس
12- بررسی کارائی درونی سیستم ( سطح علمی ، ریزنمرات ، درصد قبولی و ... )
13- بررسی کیفیت سوالات امتحانی ، نحوه برگزاری آزمونهای دروس کتبی و عملی و ریزنمرات و سنجش هر درس و ... و میزان تطابق با اهداف دانشگاه منبع ؛
14- استخراج ملزومات، مواد و وسایل مورد استفاده هر درس و میزان انحراف آن از استانداردها و مشخص نمودن کمبودها و ارائه درخواستهای مربوطه ؛
15- شناسائی و جمع آوری اطلاعات، سوابق و تجارب مثبته کلیه مدرسین و افراد ذیصلاح موثر در گروه ( برای هر درس ، حداقل 3 گزینه مرتبط با توانمندی بهره مندی از رویکردهای آموزشی مدرس جهت استناد در داوریها و بهره برداری عنداللزوم در امر تدریس و مشاوره در گروه ، کارشناسی شیوه های عینی مورد استفاده، به منظور احراز مهارت بالای در آموزش اهداف ریز و جزئی و اتخاذ کار شیوه دقیق بهرهمندی از امکانات و وسائل آموزشی بالفعل و بالقوه آموزشکده ( مخصوصا دروسی که نیاز به آموزش مهارتهای عملی دارند ( و در چنین دروسی آنچه اساس است آنست که سرفصلها طوری اجرا شوند که اهداف دانشگاه تامین گردد).
16- ایجاد هماهنگی لازم با استادان راهنما
17 - بررسی منابع معرفی شده توسط مدرسین گروه و ارائه آنها به شورای آموزشی و پژوهشی مرکز ؛
18- ایجاد هماهنگی لازم برای ارزشیابی صحیح پایانی دروس مربوطه ؛
19- ایجاد هماهنگی لازم در گروه برای همکاری در مسابقات علمی- فرهنگی – هنری ؛
20- ایجاد هماهنگی با شورای آموزش و پژوهش جهت آگاهی به موقع مدرسین گروه از برگزاری جلسات ؛
21- شرکت در جلسات شورای آموزشی و پژوهشی مرکز ؛
22- درخواست تشویق یا تذکر به موقع به مدرسین از شورای آموزشی و پژوهشی با ذکر دلیل.
8-2-4. موارد قابل اجرا توسط مدرسین راهنما
- ارائه دفتر راهنمای تحصیلی به دانشجویان در هنگام ثبت نام در بدو ورود به دانشگاه ؛
- آگاه ساختن دانشجویان نسبت به جزئیات برنامه های آموزشی ، مقررات آموزشی مربوط به انتخاب و حذف واحدهای درسی ، حضور وغیاب ، شرائط ادامه تحصیل ، ترک تحصیل ، مقررات انضباطی و نیز چگونگی استفاده از امکانات رفاهی از قبیل خوابگاه ، کمک هزینه ، وام مسکن و ....
- اعلام حضور خود در آموزشکده با هماهنگی گروه آموزشی جهت راهنمائی دانشجویان ؛
- داشتن آگاهی کافی از جدول ترم بندی دروس و آخرین تغییرات مربوطه ؛
- تایید برگ انتخاب واحد دانشجویان با رعایت مقررات آموزشی ؛
- ارزیابی وضعیت تحصیلی دانشجویان در آخر هر نیمسال و راهنمائی تحصیلی آنان بر اساس نتایج ارزیابی و رعایت دروس پیشنیاز و هم نیاز ؛
- شناسائی دانشجویان از نظر پیشرفت تحصیلی و شایستگیها و یا موارد خاص و مشکلات آنان و در صورت لزوم معرفی به مراجع ذیصلاح جهت تشویق و یا حل مشکلات.
8-3. دانشجویان: بلاشک اصلیترین وظیفه دانشجویان، آموزش و تعلیم و فراگیری آموزه هاست که در طرح 1 ، تحت عنوان کلی "آموزش" مشخص گردیدهاست. دانشجویان، ذینفع اصلی و مستحق واقعی بهرهمندی از نتایج کلیه فعالیتهای مراکز آموزشی هستند.
8-3-1. موانع پیشرفت دانشجویان: طبیعتا تبعات موارد مطرح در موانع و آسیبهای مطرح شده در دستههای عوامل اداری و اجرائی و مدرسان دامنگیر دانشجویان میگردد، از طرفیسیطره رسانهها بر ابعاد مختلف زندگی و سبک زندگی مجازی و اوضاع حاکم بر فرهنگ جامعه اعم از محیطهای آموزشی و غیره شرائط ناشایستی را دامن زده و مع الاسف در حال گسترش است. زدودن آسیبهای ناشی از موارد فوق تدابیر گسترده ی مدیریتی از جنس مدیریت جهادی را میطلبد. آگاهی بخشی عمومی، اتخاذ تدابیر هوشمند لازم از جمله راهبردهای موثر هستند. تحقق هر کدام از این رویکردها مستلزم اتخاذ روحیه جدی در فرصتهای بدست آمده و پشتیبانیهای لازمه است. محیطهای آموزشی-تربیتی، جمعی و رسانهای صحنه اصلی تعامل و تبادل دادههای متنوع و شاخصهای هویتساز و هویت سوز است. در جریان برنامه ها و گفت و شنودهای روزمره است که اعتقادها، باورها و ایمانها شکل میگیرند و یا رنگ میبازند. درک جامع از فضای حاکم بر این محیطها و فرایندها و مدیریت آن مهمترین عامل اثربخشسازی راهکارهای تدبیرمحور است. ضروری است برای دانشجویان به هر صورت ممکن تاکیدگردد که هدف از تحصیل، انجام فعالیت در مسیر کارآفرینی است و در هر فرصت، انتظارات و شایستگیهای مورد انتظار از آنان، تفهیم گردد.
9. خلاصه
امروزه شرائط جهانی و کشوری ایجاب میکند فرایندهای آموزشی با محوریت کارآفرینی برنامه ریزی نمایند. در چنین صحنهای هویت سازمانی دانشگاه فنی با خروجیهای کارآفرین شناخته خواهد شد. جهت بخشی لازمه به برنامه ریزیهای آموزشی با شاخصهای کارآفرینی به همراه دیگر مولفه های موثر عملی ترین راهبرد جهت تحقق چنین هدفی میباشد. نظر به اهمیت راهبردی تبدیل روزمرگی در مراکز آموزشی به کارآفرین محوری، در این مقاله تلاش گردید ضمن آماده سازی ذهنی مخاطب جهت درک اهمیت جهانی و کشوری موضوع، با طرح الگوی سازمانی ضمن تفکیک حیطههای عملیاتی در سه دسته عوامل اداری و اجرائی، مدرسین و دانشجویان، راهبردها و موانع دستیابی به اهداف دانشگاه مورد تجزیه و تحلیل قرار گیرد. با عنایت به توان بالقوه گروههای آموزشی و مدرسین در جهتدهی به فعالیتهای آموزشی در مسیر کارآفرینی فرصتها و موانع این دسته با جزئیات دقیقتر مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفت و موارد قابل اجرا توسط مدیر گروهها و اساتید راهنما مدون گردید.
منابع مورد استفاده
- افتخاری و همکاران، اصغر( 1387)، قدرت نرم و سرمایه اجتماعی، انتشارات دانشگاه امام صادق(ع)، تهران
- سایت خانه ملت، 30 تیر1393، دسترسی: 19/7/93 icana.ir/Fa/News/259173 http://
- سایت دانشگاه فنی و حرفه ای، دسترسی7/7/1393 www.tvu.ac.ir/
- سایت شبکه اینترنتی آفتاب 1393. http://www.aftabir.com/articles/view/computer_internet_infortmation_technology/computer_scienc
- سنجش مبتنی بر عملکرد. شنبه بیست و یکم اسفند 1389 دسترسی: 18/7/1393 http://edugroup.blogfa.com/post-106.aspx
- سایت مرکز کارآفرینی دانشگاه شاهد http://www.shahed.ac.ir/ec/SitePages/EtpActivities.aspx
- سایت موسسه آفریدمان، معرفي نظام آموزشي پژوهش محور با رويكرد كارآفرينانه 1393، http://www.fekreno.org/articlefekreno/arfek665.htm
دانشگاه فنی - آموزشکده شهیدبهشتی ارومیه...
ما را در سایت دانشگاه فنی - آموزشکده شهیدبهشتی ارومیه دنبال می کنید
برچسب : کارآفرین,محوری,دانشگاه,حرفه,چالش,راهبردها, نویسنده : 5karamouzy5 بازدید : 128 تاريخ : پنجشنبه 23 شهريور 1396 ساعت: 0:22